کد مطلب:303661 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135

آمدن حسن و حسین به بالین مادر
اسماء می گوید: پس از لحظاتی بانویم را صدا زدم، جواب نداد گفتم یا بنت محمدالمصطفی ای دختر بهترین پیامبران، ای دختر بهترین مادران... چون جواب نیامد آمدم و روپوش را از روی مباركش برداشتم دیدم كه روح مطهرش به عالم ملكوت پرواز كرده است اسماء با دیدن این منظره دلخراش، گریبان چاك زده می نالیدم كه ناگاه حسنین علیهماالسلام وارد شدند و فرمودند: اسماء این امنا؟ مادر ما كجا است؟

اسماء ساكت بود و چیزی نمی گفت فرزندان زهرا علیهاسلاك وارد حجره مادر شدند و مادر را بیجان یافتند آه از دل بیرون كرده و یكدیگر را تسلیت گفتند آنگاه حسن علیه السلام خود را روی مادر انداخته او را بوسیده و می گفت: یا اماه كلمینی قبل ان یُفارق روحی بدنی.مادر با من حرف بزن پیش از آن كه روح از بدنم مفارقت كند و آنگاه حسین علیه السلام پاهای مادر در آغوش گرفته و می گفت: یا اماه انا ابنك الحسین، كلمینی قبل ان ینصدع قلبی فاموت.

مادر من فرزندت حسینم با من حرف بزن پیش از آن كه دلم از كار بیفتد اسماء به آنها دلداری داده و می گفت جگر گوشگان رسول خدا بروید در مسجد و از ماجرای وفات مادر پدرتان را خبر دهید. آنها از خانه به طرف مسجد دویدند و فریاد برآورده: یا محمداه یا احمداه، الیوم جدد لنا موتك اذماتت امنا.

ای پیامبر بزرگ، ای رسول خدا ای جد گرامی امروز بار دیگر داغ فراق شما بر ما تازه شد مادر ما جان به جان آفرین تسلیم كرد. سپس به طرف مسجد رفته و فوت مادرشان را به پدر بزرگوارشان خبر دادند. مولای متقیان از شنیدن این حادثه ناگوار غش كرد آب به صورت مباركش پاشیدند چون به هوش آمد فرمود: بمن العزاء یا بنت محمد، ای دختر رسول خدا به چه كسی در این مصیبت تسلیت باید گفت، كنت بك اتعزی ففیم العزاء من بعدك؟ [1] ای سیده النساء من اندوه و غمم را به تو تسلی می دادم بعد از تو به چه كسی خود را تسلیت دهم. با اشك چشم و سوز دل اینگونه می نالید:


لكل اجتماع من خلیلین فرقة

و كل الذی دون الفراق قلیل


و ان افتقادی فاطمةبعد احمد

دلیل علی ان لایدوم خلیل [2] .


میان هر اجتماعی از دو دوست فراق حاصل می شود، و اساساً كم اتفاق می افتد كه بین دوستان جدایی نیفتد.

گم كردنم فاطمه را بعد از رحلت رسول خدا (سلام الله علیهما) بهترین دلیل بر این است كه دوست برای انسان نمی ماند.


[1] فاطمةالزهرا، بهجةقلب مصطفي / 576.

[2] بيت الاحزان / 152.